نوشته شده توسط : nahal

 



:: بازدید از این مطلب : 1086
|
امتیاز مطلب : 9
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
تاریخ انتشار : 10 آذر 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : nahal



به مال و اولاد مغرور نشوید !



در زندگی روزمره می بینیم که افراد ثروتمندی وجود دارند که نه تنها ثروت آنان سودی به حالشان ندارد بلکه هر لحظه آرزو می کنند که ای کاش ثروت نمی داشتند و از قطره ای از آرامش بهره می بردند .
اکثر ثروتمندانی که از ثروت خود احساس رضایت مندی نمی کنند وآرامش ندارند،
می توانند مشمول آیه ی 55 سوره ی توبه باشند که می فرماید:
«فَلاَ تُعْجِبْكَ أَمْوَالُهُمْ وَلاَ أَوْلاَدُهُمْ إِنَّمَا یُرِیدُ اللّهُ لِیُعَذِّبَهُم بِهَا فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَ تَزْهَقَ أَنفُسُهُمْ وَ هُمْ كَافِرُونَ .»

خدا در قرآن می‌فرماید:
بعضی‌ها را که می‌خواهیم بسوزانیم ،
به آنها پول می‌دهیم .
زندگی راحت می دهیم در عوض خواب و آرامش را از او می‌گیریم ، که او را عذاب کنیم.
به عبارتی ثروت برای بعضی ،
مایه ی عذاب و بد بختی خواهد بود .


:: بازدید از این مطلب : 1004
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
تاریخ انتشار : 10 آذر 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : nahal




عنكبوت، بیست و نهمین سوره قرآن است كه مكی و 69 آیه دارد.
در فضیلت این سوره از پیامبر اكرم صلّی الله علیه و آله و سلّم روایت شده: هركس سوره عنكبوت را بخواند به تعداد همه مؤمنان و همه منافقان ده حسنه به او عطا می شود. 1
از امام صادق علیه السلام نقل شده: هركس سوره عنكبوت و روم را در شب بیست و سوم ماه رمضان قرائت كند، سوگند به خدا كه از اهل بهشت خواهد بود زیرا این دو سوره نزد پروردگار از جایگاه بلندی برخوردارند. 2

آثار و بركات سوره

1) درمان همه بیماری ها
از رسول گرامی اسلام نقل شده است: هركس سوره عنكبوت را نوشته و پس از شستن، از آب آن بنوشد همه دردها و بیماری ها از او زایل می شود. امام صادق علیه السلام نیز فرموده اند: اگر این سوره را بنویسند و آنگاه آن را شسته و از آب حاصل از آن بنوشند تب، سردی و درد از آنها برداشته می شود و از هیچ دردی جز درد مرگ كه چاره ای از آن نیست، غمگین نمی شوند و در زندگی به شادی فراوانی دست می یابند. 3
2) جهت آرامش و شرح صدر
نوشیدن آب این سوره موجب شادی دل و شرح صدر می شود و اگر برای افروختگی و حرارت چهره از این آب صورت را بشویند برطرف می شود و اگر هنگام خواب این سوره خوانده شود موجب آرامش و راحتی در خواب می شود.

:: بازدید از این مطلب : 1098
|
امتیاز مطلب : 11
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
تاریخ انتشار : 10 آذر 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : nahal

از یك استاد سخنور دعوت بعمل آمد كه درجمع مدیران ارشد یك سازمان ایراد سخن نماید.

محور سخنرانى درخصوص مسائل انگیزشى و چگونگى ارتقاء سطح روحیه كاركنان دورمیزد.

استاد شروع به سخن نمود و پس از مدتى كه توجه حضار كاملا" به گفته هایش
جلب شده بود،

چنین گفت: "آرى دوستان، من بهترین سالهاى زندگى را درآغوش زنى گذراندم كه
همسرم نبود".

ناگهان سكوت شوك برانگیزى جمع حضار را فرا گرفت!

استاد وقتى تعجب آنان را دید، پس از كمى مكث ادامه داد: "آن زن، مادرم بود".

حاضران شروع به خندیدن كردند و استاد سخنان خود را
ادامه داد...

-

-

-
تقریبا" یك هفته از آن قضیه سپرى گشت تا اینكه یكى از مدیران ارشدهمان سازمان

به همراه همسرش به یك میهمانى نیمه رسمى دعوت شد.

آن مدیر از جمله افراد پركار و تلاشگر سازمان بود كه همیشه خدا سرش شلوغ بود.

او خواست كه خودى نشان داده و در جمع دوستان و آشنایان با بازگو كردن همان لطیفه،

محفل را بیشتر گرم كند. لذا با صداى بلند گفت:

"آرى، من بهترین سالهاى زندگى خود را درآغوش زنى گذرانده ام كه همسرم نبود!".

همانطورى كه انتظارمیرفت سكوت توام با شك همه را فرا گرفت

و طبیعتا" همسرش نیز دراوج خشم
و حسادت بسر میبرد.

مدیر كه وقت را مناسب میدید،‌ خواست لطیفه را ادامه دهد، اما از بد
حادثه، چیزى به خاطرش نیامد

وهرچه زمان گذشت، سوءظن میهمانان نسبت به او بیشتر شد، تا اینكه بناچار گفت:

"راستش دوستان، هرچى فكر میكنم، نمیتونم بخاطر بیارم آن خانم كى بود!".

نتیجه اخلاقى:

Don't copy; if you can't paste



:: بازدید از این مطلب : 598
|
امتیاز مطلب : 11
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
تاریخ انتشار : 10 آذر 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : nahal

 

مادرم یك چشم نداشت. در كودكی براثر حادثه یك چشمش را ازدست داده بود. من كلاس سوم دبستان بودم و برادرم كلاس اول. برای من آنقدر قیافه مامان عادی شده بود كه در نقاشی‌هایم هم متوجه نقص عضو او نمی‌شدم و همیشه او را با دو چشم نقاشی می‌كردم. فقط در اتوبوس یا خیابان وقتی بچه‌ها و مادر و پدرشان با تعجب به مامان نگاه می‌كردند و پدر و مادرها كه سعی می‌كردند سوال بچه خود را به نحویكه مامان متوجه یا ناراحت نشود، جواب بدهند، متوجه این موضوع می ‌شدم و گهگاه یادم می‌افتاد كه مامان یك چشم ندارد. یك روز برادرم از مدرسه آمد و با دیدن مامان یك‌دفعه گریه كرد. مامان او را نوازش كرد و علت گریه‌اش را پرسید. برادرم دفتر نقاشی را نشانش داد. مامان با دیدن دفتر بغضی كرد و سعی كرد
جلوی گریه‌اش را بگیرد. مامان دفتر را گذاشت زمین و برادرم را درآغوش گرفت و بوسید. به او گفت: فردا می‌رود مدرسه و با معلم نقاشی صحبت می‌كند. برادرم اشك‌هایش را پاك كرد و دوید سمت كوچه تا با دوستانش بازی كند. مامان رفت داخل آشپزخانه. خم شدم و دفتر را برداشتم. نقاشی داداش را نگاه كردم و فرق بین دختر و پسر بودن را آن زمان فهمیدم.



موضوع نقاشی كشیدن چهره اعضای خانواده بود. برادرم مامان را درحالی‌كه دست من و برادرم را دردست داشت، كشیده بود. او یك چشم مامان را نكشیده بود و آن را به صورت یك گودال سیاه نقاشی كرده بود. معلم نقاشی دور چشم مامان با خودكار قرمز یك دایره بزرگ كشیده بود و زیر آن نمره 10 داده بود و نوشته بود كه پسرم دقت كن هر آدمی دو چشم دارد. با دیدن نقاشی اشك‌هایم سرازیر شد. از برادرم بدم آمد. رفتم آشپزخانه و مامان را كه داشت پیاز سرخ می كرد، از پشت بغل كردم. او مرا نوازش كرد. گفتم: مامان پس چرا من همیشه در نقاشی‌هایم شما را كامل نقاشی می‌كنم. گفتم: از داداش بدم می‌آید و گریه كردم.

مامان روی زمین زانو زد و به من نگاه كرد اشك‌هایم را پاك كرد و گفت عزیزم گریه نكن تو نبایستی از برادرت ناراحت بشوی او یك پسر است. پسرها واقع بین‌تر از دخترها هستند؛ آنها همه چیز را آنطور كه هست می‌بینند ولی دخترها آنطوركه دوست دارند باشد، می‌بینند. بعد مرا بوسید و گفت: بهتر است تو هم یاد بگیری كه دیگر نقاشی‌هایت را درست بكشی.

فردای آن روز مامان و من رفتیم به مدرسه برادرم. زنگ تفریح بود. مامان رفت اتاق مدیر. خانم مدیر پس از احوال‌پرسی با مامان علت آمدنش را جویا شد. مامان گفت: آمدم تا معلم نقاشی كلاس اول الف را ببینم. خانم مدیر پرسید: مشكلی پیش آمده؟ مامان گفت: نه همینطوری. همه معلم‌های پسرم را می‌شناسم جز معلم نقاشی؛آمدم كه ایشان را هم ملاقات كنم.



خانم مدیر مامان را بردند داخل اتاقی كه معلم‌ها نشسته بودند. خانم مدیر اشاره كرد به خانم جوان و زیبایی و گفت: ایشان معلم نقاشی پسرتان هستند. به معلم نقاشی هم گفت: ایشان مادر دانش آموز ج-ا كلاس اول الف هستند.

مامان دستش را به سوی خانم نقاشی دراز كرد. معلم نقاشی كه هنگام واردشدن ما درحال نوشیدن چای بود، بلند شد و سرفه‌ای كرد و با مامان دست داد. لحظاتی مامان و خانم نقاشی به یكدیگر نگاه كردند. مامان گفت: از ملاقات شما بسیار خوشوقتم. معلم نقاشی گفت: من هم همینطور خانم. مامان با بقیه معلم‌هایی كه می‌شناخت هم احوال‌پرسی كرد و از اینكه مزاحم وقت استراحت آنها شده بود، عذرخواهی و از همه خداحافظی كرد و خارج شدیم. معلم نقاشی دنبال مامان از اتاق خارج شد و درحالیكه صدایش می لرزید گفت: خانم من نمیدانستم ...

مامان حرفش را قطع كرد و گفت: خواهش میكنم خانم بفرمایید چایتان سرد می شود. معلم نقاشی یك قدم نزدیكتر آمد و خواست چیزی بگوید كه مامان گفت: فكر می‌كنم نمره 10 برای واقع‌بینی یك كودك خیلی كم است. اینطور نیست؟ معلم نقاشی گفت: بله حق با شماست. خانم نقاشی بازهم دستش را دراز كرد و این بار با دودست دست‌های مامان را فشار داد. مامان از خانم مدیر هم خداحافظی كرد. آن روز عصر برادرم خندان درحالی‌كه داخل راهروی خانه لی‌‌لی می‌كرد، آمد و تا مامان را دید دفتر نقاشی را بازكرد و نمره‌اش را نشان داد. معلم نقاشی روی نمره قبلی خط كشیده بود و نمره 20 جایش نوشته بود. داداش خیلی خوشحال بود و گفت: خانم گفت دفترت را بده فكر كنم دیروز اشتباه كردم بعد هم 20 داد. مامان هم لبخندی زد و او را بوسید و گفت: بله نقاشی پسر من عالیه! و طوری كه داداش متوجه نشود به من چشمك زد و گفت: مگه نه؟

من هم گفتم: آره خیلی خوب كشیده، اما صدایم لرزید و نتوانستم جلوی گریه‌ام را بگیرم.

 
داداش گفت: چرا گریه می‌كنی؟ گفتم آخه من یه دخترم !!!!!

:: بازدید از این مطلب : 1057
|
امتیاز مطلب : 11
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
تاریخ انتشار : 10 آذر 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : nahal

. کسی که سخنانش نه راست است و نه دروغ ، فیلسوف است.

 

. کسی که راست و دروغ برای او یکی است متملق و چاپلوس است.

 

. کسی که پول میگیرد تا دروغ بگوید دلال است.

 

. کسی که دروغ می گوید تا پول بگیرد گداست.

 

. کسی که پول می گیرد تا راست و دروغ را تشخیص دهد قاضی است.

 

. کسی که پول می گیرد تا راست را دروغ و دروغ را راست جلوه دهد وکیل است.

 

. کسی که جز راست چیزی نمی گوید بچه است.

 

. کسی که به خودش هم دروغ می گوید متکبر و خود پسند است.

 

. کسی که دروغ خودش را باور می کند ابله است.

 

. کسی که سخنان دروغش شیرین است شاعر است.

 

. کسی که علی رغم میل باطنی خود دروغ می گوید زن و شوهر است.

 

. کسی که اصلا دروغ نمی گوید مرده است.

 

. کسی که دروغ می گوید و قسم هم می خورد بازاری است.

 

. کسی که دروغ می گوید و خودش هم نمی فهمد پر حرف است.

 

. کسی که مردم سخنان دروغ او را راست می پندارند سیاستمدار است.

 

. کسی که مردم سخنان راست او را دروغ می پندارند و به او می خندند دیوانه است.
  •  


:: بازدید از این مطلب : 1012
|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
تاریخ انتشار : 10 آذر 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : nahal
روانشناسی خندیدن(معمولی یا بلند)   
news1291017294.jpg


خندیدن با صدای بلند مسری است
گروهی از دانشمندان آمریکایی در تحقیقات خود کشف کردند که خندیدن با دهان باز و صدای بلند موجب می شود که خنده مسری شود.

به گزارش مهر، آیا تاکنون فکر کرده اید که چرا صدای خندیدن افرادی را که با دهان باز می خندند دوست داریم؟
اکنون محققان دانشگاه ایالتی جورجیا به سرپرستی مایکل اورن در بررسی های خود دریافتند که خندیدن تنها زمانی مسری می شود که با دهان باز و همراه با صدای قهقه همراه باشد و زمانی که خنده بی صدا و با دهان بسته باشد چندان تاثیرگذار نیست.

این یافته ها نشان می دهد افراد از سنین پایین یاد می گیرند که به خاطر مثبت ترین تجربیات زندگی خود با صدای بلند و همراه قهقه بخندند کسانی هم که به صدای شادی دیگران (خنده با صدای بلند) گوش می کنند نیز احساس خوشحالی می کنند. (نمونه این مسئله قهقه زدن نوزادان است که موجب شادی دیگران می شود).

مایکل اورن در این خصوص اظهار داشت:«فکر می کنم که صدای خنده همانند نوعی مکانیزم بنیادی برای ساختن و حفظ روابط اجتماعی مثبت باشد خندیدن تقریبا یک خصیصه غالب در تعاملات اجتماعی است و به وضوح در ترویج احساسات مثبت نقش مهمی ایفا می کند اما هنوز مشخص نیست که این مکانیزم چگونه کار می کند».

این تیم تحقیقاتی به منظور دستیابی به این نتایج حدود 50 کلیپ از خنده مردم را به داوطلبان نشان دادند. نتایج این آزمایش نشان داد کلیپ هایی که در آنها افراد با صدای بلندتر و با دهان باز می خندیدند داوطلبان را بیشتر وادار به خندیدن می کرد.

این دانشمند افزود: ما این فرضیه را مطرح کردیم که همه افراد پاسخ های احساسی به خندیدن با صدای بلند را آموخته اند. این نوعی پاسخ ناخودآگاه است که در تمام زندگی همراه ما است و تاحد چشمگیری بر روی روش ما در موقعیتهای اجتماعی روزانه ما تاثیر می گذارد.
 

منبع : mehrnews.com



:: بازدید از این مطلب : 1009
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : 10 آذر 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : nahal


 لب‌ها به عنوان عضو پرخون بدن دارای پوستی نازك و حساس هستند كه تماس و مواجهه مداوم با نور خورشید، گرما وسرما، لوازم آرایشی و عوامل زیانبار محیطی و حتی بیماری‌های تب‌دار داخلی آن را مستعد خشكی و ترك‌خوردگی می‌كند بنابراین وقتی رطوبت در لب‌های شما كاهش یابد، خشكی و در ادامه ترك و شكاف همراه با درد و خونریزی در آن آشكار می‌شود.

شاید به همین علت باشد كه اولین آثار تب و اسهال در كودكان در لب‌های خشك و چروكیده آنها پزشكان و والدین را به این نكته هدایت می‌كند، آب و مایعات نیاز اول كودك بیمار است.

علل مهم خشكی لب
ـ یكی از دلایل مهم خشكی لب، نور خورشید و شرایط آب و هوایی سرد یا گرم بخصوص در مناطق خشك كه با وزش بادهای خشك و غبارآلود همراه است، می‌باشد. به همین دلیل كشاورزان و دامداران بیش از همه در معرض خشكی و حتی تومورهای بدخیم لب هستند.

ـ خیس كردن لب با زبان كه بر خلاف انتظار، آنزیم‌های دهان موجب تبخیر چربی لب و خشكی بیشتر آن می‌شوند.

ـ از دست دادن آب بدن به علت تب طولانی، گرمازدگی، اسهال یا سایر بیماری‌های حاد كه بهترین درمان، مصرف مایعات و آبمیوه فراوان است.

ـ كمبود بعضی از ویتامین‌ها و املاح مانند ویتامین‌های آ، ب، ث و املاحی مانند آهن، لذا تغذیه سالم و سرشار از ویتامین‌ها مانع از خشكی لب خواهد بود.

ـ حساسیت به بعضی مواد بهداشتی مانند خمیردندان و مسواك یا صابون‌ها و شوینده‌های غیر استاندارد و مهم‌تر از همه محصولات آرایشی مانند رژ و خط لب و در مواردی اعمال زیبایی در لب مانند پروتزگذاری، تزریق ژل و تاتو لب‌ها.

ـ مصرف بعضی داروها مانند ترتینوئین، ویتامین آ به مقادیر زیاد (آكوتان) یا ویتامین‌های محلول در چربی، داروهای شیمی درمانی، دپنی سیلامین، ایزونیازید و فنوتیازین.

ـ بعضی از غذاهای ترش حاوی مواد اسیدی مانند سركه و همچنین تنقلات، آجیل، آدامس و خوردنی‌هایی كه حاوی اسانس و مواد افزودنی باشد.

ـ سرماخوردگی و انسداد مسیر تنفسی بینی و در نتیجه نفس كشیدن از دهان. به همین دلیل ورزشكاران به هنگام تنفس شدید با دهان باز، بیشتر دچار خشكی لب می‌شوند.

- سیگار كشیدن كه كمترین عارضه آن خشكی لب و دهان می‌باشد.

 
درمان
برای درمان خشكی لب‌ها به این توصیه‌ها عمل كنید:

   
news1291022240.jpg



ـ خیس كردن لب‌ها با زبان اكیدا ممنوع

ـ در صورت وجود بیماری‌های قارچی، باكتریال یا بیماری‌های داخلی به درمان آن اقدام كنید.

ـ روزانه لب‌ها را با آب‌نمك رقیق‌شده و سرد كمپرس كنید، به این ترتیب كه یك قاشق مرباخوری نمك را در نیم‌لیتر آب حل كرده، حوله‌ای را در آن خیسانده و چند دقیقه روی لب‌ها بگذارید. این كار را به مدت یك هفته هنگام رفتن به رختخواب انجام دهید. بلافاصله بعد از كمپرس آب نمك لایه‌ای ضخیم ‌نرم‌كننده لب مثل وازلین یا اوسرین روی لب بمالید تا رطوبت در لب حفظ و جذب شود.

ـ اگر یك هفته كمپرس آب‌نمك و وازلین موثر نبود، می‌توانید پماد هیدروكورتیزون یك درصد را هم به آن اضافه كنید. پماد را زیر نرم‌كننده بزنید. این كار را دو هفته ادامه دهید.

ـ هنگام خروج از منزل استفاده از ضد آفتاب مخصوص لب با پمادهای نرم‌كننده را فراموش نكنید و نكته آخر آن‌كه به وسیله ماسك، لب و بینی خود را در محیط‌های آلوده بپوشانید.

منبع : jamejamonline.ir



:: بازدید از این مطلب : 1040
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
تاریخ انتشار : 10 آذر 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : nahal
تاثیر پولدار شدن بر روی احساسات انسان!   
news1291013685.jpg

تحقیقات جدید نشان می‌دهد افراد ثروتمند کم‌تر از دیگران احساسات را درک می‌کنند.
در یک تحقیق دانشگاهی دانشمندان متوجه شدند افراد فقیر نسبت به درک احساسات دیگران قدرت بیش‌تری دارند و عواطف انسانی را عمیق‌تر حس می‌کنند. دانشمندان معتقدند یکی از مهم‌ترین دلایل این موضوع آن است که افراد فقیر بیش‌تر از ثروتمندان نیاز دارند تا به انسان‌های دیگر تکیه کنند و بیش‌تر خود را نیازمند کمک‌های آن‌ها می‌دانند.
این در حالی است که ثروتمندان برای حل مشکلات خود کم‌تر به کمک دیگران وابسته هستند و همیشه سعی می‌کنند بدون نیاز به آن‌ها مشکلات خود را حل کنند. به عبارت بهتر ثروت باعث می‌شود ثروتمندان در درک عواطف و احساسات انسانی توانایی کم‌تری داشته باشند.
برای مثال بسیاری از مردمی که پول کافی برای استفاده از خدماتی مانند مهدکودک‌ها ندارند مجبورند فرزند خود را به همسایه‌ها، اقوام یا آشنایان خود بسپارند تا از آن‌ها در برخی زمان‌ها مراقبت کنند. به این ترتیب ارتباط یک فرد با اطرافیانش بهتر می‌شود و همین نیازها باعث می‌شود یک نفر ارتباطات صمیمی‌تری با دیگران داشته باشند.
یکی از این تحقیقات در این باره روی داوطلبانی انجام شد که در یک دانشگاه کار می‌کردند. برخی از این افراد از دانشگاه فارغ‌التحصیل شده بودند و بعضی دیگر هنوز هم در حال ادامه تحصیل بودند. یکی از فاکتورهایی که می‌توانست سطح اجتماعی هر فرد را مشخص کند میزان تحصیلات بود. هر چه سطح تحصیلات یک فرد بالاتر باشد می‌توان گفت او از لحاظ دسترسی به منابع مالی و سطح اجتماعی در رده بالاتری قرار دارد.
برای مثال در آمریکا یکی از معیارهای تعیین سطح افراد ثروت است. هر چه قدر یک فرد ثروتمندتر باشد می‌توان گفت از کلاس بالاتری برخورد دار است. این در حالی است که در انگلستان برای تعیین سطح یک فرد فاکتورهای دیگری هم باید مورد توجه قرار گیرد.
در این تحقیقات از هر کدام از داوطلبان خواسته شد به یک سری تصاویر که از چهره انسان تهیه شده بود نگاه کنند و بیان کنند هر تصویر چه احساسی را منتقل می‌کند.
در این مطالعات مشخص شد افرادی که از سطح تحصیلات بالاتری دارند بدتر از افرادی که تحصیلات پایین‌تر داشتند توانستند احساسات دیگران را به درستی تعیین کنند.
در یک تحقیق دیگر دانشجویان دانشگاهی که از لحاظ اجتماعی سطح بالاتری داشتند مشکل بیش‌تری در درک احساس افراد غریبه در حین یک مصاحبه شغلی داشتند. سطح اجتماعی هر فرد بر اساس وضعیت اجتماعی و اقتصادی خانواده آن فرد بود که خودش در فرم‌های تحصیلی وارد کرده بود.
تیم تحقیقاتی اعلام کرد این نتایج نشان می‌دهد که هر چه سطح اجتماعی مردم از لحاظ سواد و ثروت افزایش پیدا می‌کند کم‌تر از دیگران توانایی ارتباط برقرار کردن با انسان‌های دیگر را دارند. این در حالی است که انسان‌هایی که از سطح اجتماعی پایین‌تری برخوردار هستد بهتر از دیگران می‌توانند احساسات دیگران را درک کنند.
نتایج این تحقیقات در نشریه علوم اجتماعی توسط مایکل کراوس از دانشگاه سانفرانسیسکو به چاپ رسیده است.
دکتر کراوس در این باره گفت: این مطالعات نشان می‌دهد که برخی عوامل می‌تواند درک ما از احساسات دیگران را دچار تغییراتی کند.
تمام این موارد بستگی به محیطی دارد که انسان‌ها در آن زندگی می‌کنند. انسان‌های ثروتمند با مشکلاتی دست به گریبان هستند که شاید انسان‌های فقیر هیچ‌گاه با آن‌ها روبه رو نشوند. در عین حال فقرا باید با مواردی در زندگی خود کنار بیایند که اصلا در زندگی ثروتمندان موضوع مهمی به حساب نمی‌آید.
به این ترتیب شاید قرار دادن افراد ثروتمند در مشاغلی که نیاز به درک احساسات انسان‌هایی از طبقه پایین دارد چندان منطقی به نظر نرسد. به نظر می‌رسد این گفته که انسان‌های ثروتمند فقرا را درک نمی‌کنند کاملا درست باشد.

منبع: khabaronline.ir



:: بازدید از این مطلب : 1225
|
امتیاز مطلب : 18
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
تاریخ انتشار : 10 آذر 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : nahal



 







پاییز که سرک کشید از انتهای چارقد تابستان


تو را دیدم چه بی حیا سر خوردی از گیسوان طلائی بلوط


و بی شرمانه بوسه زدی بر گونه ی گندمکی غمگین


و حال پاییز دست به دست باران مدام هل هله می کشد


و من  شبها ، پنهانی از پشت ابرها ستاره می چینم !




:: بازدید از این مطلب : 1149
|
امتیاز مطلب : 24
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 8
تاریخ انتشار : 9 آذر 1389 | نظرات ()